کد مطلب:34459
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:21
آثار سوء اجتماعي و اخلاقي اعتقاد به جبر، چيست؟
بدون شك مسلك جبر آثار سوء اجتماعي زيادي دارد، مانند ميكرب فلج، روح و اراده را فلج ميكند. اين عقيده است كه دست تطاول زورگويان را درازتر و دست انتقام و دادخواهي زورشنوها را بستهتر ميكند. آن كس كه مقامي را غصب كرده و يا مال و ثروت عمومي را ضبط نموده است، دم از موهبتهاي الهي ميزند و به عنوان اينكه هر چه به هر كس داده ميشود خدادادي است.
بهترين سند براي حقانيت و مشروعيت آنچه تصاحب كرده ارائه ميدهد و آن كه از مواهب الهي محروم مانده به خود حق نميدهد كه اعتراض كند، زيرا فكر ميكند اين اعتراض، اعتراض به «قسمت» و تقدير الهي است و در مقابل قسمت و تقدير الهي بايد صابر بود، سهل است، بايد راضي و شاكر بود. ظالم و ستمگر از اعمال جابرانة خود به بهانة سرنوشت و قضا و قدر رفع مسؤوليت ميكند، زيرا او دست حق است و دست حق سزاوار طعن و دق نيست، و به همين دليل مظلوم و ستمكش نيز آنچه از دست ستمگر ميكشد تحمل ميكند، زيرا فكر ميكند آنچه بر او وارد ميشود مستقيماً و بلاواسطه از طرف خداست و با خود ميگويد: مبارزه با ظلم و ستمگري هم بيهوده است، زيرا پنجه با پنجه قضا افكندن است، وهم ضد اخلاق است، زيرا منافي رضا و تسليم است.
معتقد به جبر، چون رابطة سببي و مسببّي را در اشيا، بالخصوص در ميان انسان و اعمال و شخصيت روحي و اخلاقي او از يك طرف و ميان آيندة سعادت بار، يا شقاوت بارش از طرف ديگر منكر است، هرگز در فكر تقويت شخصيت و اصلاح اخلاق و كنترل اعمال خود نميافتد و همه چيز را حواله به تقدير ميكند.
مجموعه آثار شهيد مطهري ج1 – انسان و سرنوشت
شهيد مطهري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.